خبر یزد

آخرين مطالب

قتل مادربزرگ برای فراهم کردن هزینه عروسی گفتگو

قتل مادربزرگ برای فراهم کردن هزینه عروسی
  بزرگنمايي:

خبر یزد - دختری جوان با همدستی نامزدش و دوست وی، نقشه سرقت طلاهای مادربزرگش را کشیدند اما با بیدار شدن مادربزرگ از خواب، نقشه تغییر کرد و به جنایت منجر شد

سرقت و قتل مادربزرگ با همدستی نوه
بیستم شهریور امسال، ساکنان ساختمانی در جنوب تهران، صدای فریادهای زنی را شنیدند که از مردم درخواست کمک می کرد. همسایه ها از خانه هایشان بیرون رفتند و مقابل خانه زنی که تنها زندگی می کرد با پسری جوان مواجه شدند که به شدت هراسان و وحشت زده بود. او رنگ به چهره نداشت که همسایه ها اجازه فرار به او را ندادند و با پلیس تماس گرفتند. آنها وقتی قدم در خانه زن تنها گذاشتند در حالی با پیکر بی جان او مواجه شدند که دست و پاهایش بسته شده بود. با حضور تیم جنایی در محل حادثه، مشخص شد که زن تنها، بر اثر خفگی به قتل رسیده است.
از سوی دیگر، پسر جوانی که همسایه ها اجازه فرار به او را نداده بودند، دستگیر شد و در بازرسی از جیب های وی انگشتر، دستبند و زنجیر طلا به دست آمد که نشان می داد متعلق به مقتول بوده است.
پسر جوان که چاره ای جز اقرار به جنایت نمی دید، در بازجویی ها گفت: با همدستی دوستم رامین و نامزدم الیکا که نوه مقتول بود نقشه سرقت از خانه زن تنها را کشیدیم اما او بیدار شد و برای اینکه شناسایی نشویم، ‌ناچار شدیم وی را به قتل برسانیم.
وی ادامه داد: شب حادثه الیکا (نوه مقتول) پیش ما نبود و من با همدستی رامین، جان زن تنها را گرفتم اما رامین از ترس دستگیری تصمیم گرفت از طریق پشت بام فرار کند. من اما از راه پله ها قصد خروج از ساختمان را داشتم که همسایه ها مانع شدند چون صدای فریادهای مقتول را پیش از مرگش شنیده بودند.
با اعتراف وی، ابتدا الیکا نوه مقتول و بعد رامین نامزدش که قصد خروج از کشور را داشت، دستگیر شدند. متهمان برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران اداره آگاهی تهران قرار گرفتند.
اشک ندامت
الیکا در آستانه 23 سالگی است؛ او در مهدکودک کار می کرد و همزمان درس هم می خواند. مدام اشک می ریزد و می گوید قرارشان سرقت بوده، ‌نه جنایت.
چه شد که نقشه سرقت از خانه مادربزرگت را کشیدی؟
مدتی قبل با رامین آشنا شدم. پدر رامین یک مغازه سوخاری فروشی در نزدیکی خانه ما داشت که در جریان رفت و آمد به آنجا، ‌رامین من را دید و پیشنهاد آشنایی و ازدواج داد. مدتی بعد هم به خواستگاری ام آمد و نامزد شدیم. در مراسم نامزدی مان، رامین طلاهای مادربزرگم را دید و از آن روز مدام به من می گفت چه مادربزرگ پولداری داری. راستش پدربزرگم پولدار بود، او تجارت می کرد و همیشه برای مادربزرگم طلاها می خرید. همین موجب شد تا رامین برای سرقت وسوسه شود.
تو هم قبول کردی؟
ابتدا راضی نشدم و زیر بار نرفتم اما آنقدر در گوشم گفت مادربزرگت وضع مالی خوبی دارد و با طلاهای او می توانیم، یک عروسی مجلل برای خودمان بگیریم، در نهایت راضی شدم.
نامزدت وضع مالی خوبی نداشت؟
پدرش وضع مالی خوبی داشت اما آنطور که رامین می گفت، حاضر نبود به او کمک کند.
برگردیم به سراغ نقشه سرقت، چطور آن را اجرا کردید؟
تقریبا یک هفته قبل از روز حادثه بود که همه اعضای فامیل، ‌مهمان خانه ما بودند. آن شب به همراه خاله ام که با مادربزرگم زندگی می کرد به مغازه پدر رامین رفتیم تا مرغ سوخاری بخریم. قرار بود من حواس خاله ام را پرت کنم تا رامین دسته کلید های او را بردارد و از روی آن بسازد. همین اتفاق افتاد و رامین به دسته کلید خانه مادربزرگم رسید. هرچند من خیلی ترسیده بودم و عذاب وجدان داشتم. مدام به رامین می گفتم این کار را نکن و بی خیال شو اما گوش نکرد.
تو هم همراهشان بودی؟
نه من نبودم. رامین به همراه دوستش راهی خانه مادربزرگم شد. قرار نبود مادربزرگم بمیرد. نقشه ای که رامین کشیده بود سرقت بود اما به جنایت منجر شد.
چرا نقشه سرقت تغییر کرد و به جنایت منجر شد؟
معمولا طبق روال همیشه، خاله ام که با مادربزرگم زندگی می کرد صبح به محل کارش می رفت و مادربزرگم نیز خواب بود. آنها با کلیدی که تهیه کرده بودند، ‌وارد خانه مادربزرگم شدند به گمان اینکه او خواب است. اما از بخت بد مان، مادربزرگ 77 ساله ام برای رفتن به سرویس بهداشتی بیدار شد و با دیدن رامین و دوستش در خانه داد و فریاد راه انداخت. رامین از ترس دستش را روی دهان مادربزرگم گذاشت که او نیمه جان شد. سپس دوستش دست و پای او را بست. آنها طلای خیلی کمی سرقت کردند چون می دانستند همسایه ها صدای فریادهای مادربزرگم را شنیده اند.
ارزشش را داشت که ماجرا اینطور به پایان رسید؟
اصلا. نمی دانید چقدر پشیمانیم و عذاب وجدان داریم. اگر پدر رامین به ما پول می داد هرگز وسوسه چنین سرقتی به جان پسرش نمی افتاد. ما برای تامین هزینه عروسی مان نیاز به پول داشتیم و همین موجب شد که نقشه سرقت بکشیم.
تو چطور متوجه جنایت شدی؟
من آن روز سرکار بودم که رامین به تلفن محل کارم زنگ زد و گفت مادربزرگم جان باخته است. باور نکردم چون قرار ما قتل نبود. ساعتی بعد هم پلیس بازداشتم کرد و متوجه شدم متاسفانه گفته رامین حقیقت داشته است.
ظاهرا رامین قصد فرار از کشور را داشته است؟
من بی خبر بودم اما او پس از آنکه متوجه قتل شده، پاسپورتش را برداشته تا قاچاقی به ترکیه برود اما خیلی زود دستگیر شد و نقشه فرارش ناکام ماند.
منبع: hamshahrionline.ir

لینک کوتاه:
https://www.khabareyazd.ir/Fa/News/674181/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

افراد محروم از سفر فضایی با شرکت در یک مسابقه به فضا می‌روند

ابداع یک جلیقه رباتیک برای تسهیل پیاده‌روی سالمندان

جدول برنامه زمانبندی خاموشی برق یزد فردا سه شنبه 30 آبان 1403

پیوند موفقیت‌آمیز دست بانوی بهابادی پس از تصادف شدید

اینفوگرافی/ 10 استان پیشتاز ساخت مسکن در کشور

با ما به جای چرب زبانی ‌زلال باش

مثلی برای کاری که بهتر است انجامش ندهید

تولید نرم افزار مدیریت و ناوبری پهپاد

دستیابی ایران به فناوری اکتشاف در عمق 2000 متری دریا

لزوم پاسخگویی مناسب به مردم در مجموعه‌های اداری

ترافیک سنگین در آزادراه قزوین- کرج- تهران

ترافیک سنگین در محورهای منتهی به تهران

یزد؛ میزبان یادواره شهدای خبرنگار «جبهه مقاومت»

مناسبت روز/ دوشنبه، 28 آبان

«ساحره کوه کهربا» به کتابفروشی‌ها آمد

توسعه سامانه مکان‌یابی بی‌درنگ برای ردیابی کالاهای صنعتی ایرانی

ایستادگی برای حفظ سرزمین خود و درس‌های یک‌کتاب کمیک برای نوجوانان

بزرگترین معدن سرب و روی کشور نونوار شد

صحبت های شنیدنی دکتر شکوری درباره بخشش

نقره و نانولوله‌کربنی به جنگ عفونت‌های استخوانی رفتند

گرمکن ضدسلاح سرد ابداع شد

حل معضل تامین سوخت و گرمایش در سنگرهای مرزبانی مناطق سردسیر

تشخیص غدد لنفاوی درگیر سرطان با بومی سازی یک رادیوداروی تحریمی

آزمایش عجیب از زنده شدن ماهی یخ زده با نیتروژن مایع

برتری چادرملوی اردکان مقابل مس رفسنجان در دیدار تدارکاتی

انجام مطالعات جابه‌جایی مخزن سوخت امامشهر

طرح ارتقای امنیت اجتماعی در سراسر یزد اجرا می‌شود

کمک 13 میلیارد تومانی یزدی‌ها به مردم فلسطین و لبنان

دستگیری عاملان مزاحمت و نزاع در اردکان

مطالبات پرستاران را در سطح ملی پیگیری می‌کنیم

او نمادی از زنان با فرهنگِ ایران است، سیمین دانشور

به مناسبت سالروز درگذشت شاعر بزرگ ایرانی، جامی

«مکاشفه‌های زیرزمینی» در بازار نشر

ماجرای تاجری که اتفاقی سر راه هیتلر قرار گرفت

چطور گرافن به یک ماده با خواص جالب تبدیل شد؟

تصاویری از موشک بزرگ «استارشیپ» در آستانه پرواز ششم

بومی سازی دستگاه «میکرو سیتی اسکن» برای تصویربرداری میکرونی

ارتش آمریکا یک فناوری ضد پهپادی‌ جدید آزمایش کرد

نخستین کشف «عدسی گرانشی» دو کهکشان

مردم شعرهای هوش مصنوعی را به شعرهای شکسپیر ترجیح دادند!

احتمال اصلاح سوراخ لایه اوزون تا سال 2066

موشک دانشجویان آمریکایی رکوردشکنی کرد

در یک پیشرفت نجات‌بخش نقطه ضعف مقاومت آنتی‌بیوتیکی شناسایی شد

توقف رشد باکتری‌های بیماری‌زا بااستفاده از نانوذرات«سلنیوم» زیستی

اهمال های منجر به تضییع حقوق بیت المال مورد بررسی قرار می گیرد

تامین آب پایدار یکی از مهم‌ترین اولویت‌های استان یزد در دولت چهاردهم است

منابع مالی خط انتقال آب دریا به یزد مشخص شد

جلوگیری از اضافه برداشت بیش از 462 هزار متر مکعب آب

بهبود و ارتقا ارتباطات در مناطق روستایی

جمع‌آوری و معدوم‌سازی 280 لیتررنگ‌های غیرمجازخوراکی در تفت