داستانک/ فقط خدا میدونه
مقالات
بزرگنمايي:
خبر یزد - آخرین خبر /روزی اسب پیرمردی فرار کرد:
مردم گفتند: چقدر بدشانسی!
پیرمرد گفت:
![]()
فقط خدا میدونه خوب شد یا بد ...!
فردا اسب پیرمرد با چند اسب
وحشی برگشت :
مردم گفتند: چقدر خوش شانسی !
پیرمرد گفت:
فقط خدا میدونه خوب شد یا بد ...!
پسر پیرمرد از روی یکی از اسبها
افتاد و پایش شکست :
مردم گفتند: چقدر بدشانسی !
پیرمرد گفت:
فقط خدا میدونه خوب شد یا بد ...!
فرداش از شهر آمدند و تمام مردهای
جوان را به جنگ بردند بجز پسر
پیرمرد که پایش شکسته بود.
مردم گفتند: چقدر خوش شانسی !
پیرمرد گفت:
فقط خدا میدونه خوب شد یا بد ...!
-
شنبه ۲۷ بهمن ۱۴۰۳ - ۲۳:۰۱:۴۵
-
۲۳ بازديد
-

-
خبر یزد
لینک کوتاه:
https://www.khabareyazd.ir/Fa/News/698213/