با حافظ زندگی میکنم
چهارشنبه 17 بهمن 1403 - 12:30:44
|
|
خبر یزد - ایسنا /محمد شمس لنگرودی با بررسی اینکه «چرا حافظ شاعر عجیبی است» میگوید: کتاب حافظ برای من فقط کتاب نیست بلکه یکجور زندگی کردن با خودم از طریق حافظ است. این شاعر که بهمنماه امسال تصحیح او از دیوان حافظ منتشر شده است، در گفتوگو با ایسنا، درباره دیگر کتاب جدید خود «درک من از درک حافظ و زیباییشناسی او» گفت: تصورم این است که درک من از درک حافظ و زیباییشناسی او با دوستان دیگر کمی و شاید خیلی فرق داشته باشد؛ حدودا 50 سال است که حافظ میخوانم و در شعرش دقیق میشوم و حدود 30 سال است که دارم بر روی شعر حافظ کار میکنم. او افزود: مطمئن نیستم که حافظ عارف بوده یا نه. بهنظرم مهمترین مسئله و مشغله حافظ، «شعر» بوده است. این درک را به مرور در یک کتاب مفصل به نام «درک من از درک حافظ و زیباییشنایی او» نوشته و به نشر نگاه دادهام که در حال آمادهسازی برای چاپ است. شمس اظهار کرد: انتشار این کتاب، برای من مسئله حساسی است؛ میخواهم دقت بیشتری بر روی آن داشته باشم و بهگونهای نباشد که بعدا بگویم خوب میشد به این نکته بیشتر توجه میکردم. مرتب دارم کتاب را مرور میکنم، گاه جایی چیزی اضافه میکنم و گاه چیزی را کم. این روزها بیشتر بر تاریخ تصوف تمرکز میکنم و عرفان را بیشتر نگاه میکنم تا ببینم چه جنبههایی از عرفان روی حافظ تأثیر داشته است. اینکه چه جنبههای فکری و زیباییشناختی بر شعر حافظ تأثیر داشته، مهم است. اگر بعدا بهنظر خودم رسید که کتاب آمادگی کامل برای چاپ دارد، منتشرش میکنم. او با اشاره به اینکه این کتاب در حدود 500 صفحه خواهد بود، تأکید کرد: میخواهم کتابی که منتشر میشود، کتابی باشد که به دل خود من بنشیند و بگویم همینی بود که میخواستم درباره درکم از درک حافظ بنویسم. این شاعر و منتقد ادبی درباره اینکه حافظ از شاعرانی است که هر کسی درک متفاوتی از شعرش دارد و شاید بتوان گفت در تاریخ شعر، شاعر عجیبی است، گفت: در این کتاب به این نکته پرداختهام که «چرا حافظ شاعر عجیبی است؟»؛ یک نکته این است هر شعری که تمام شاعران پیش و بعد از حافظ میگفتند درباره یک موضوع بود، مثلاً اگر درباره عرفان شعر میگفتند، فقط درباره عرفان بود، اگر شعر مدح بود، از ابتدا تا انتها مدح بود. اما شعر حافظ اینطور نیست. در یک غزل حافظ، بیتها الزاما به هم مربوط نیستند، یک بیت عرفانی است، یک بیت طنز است و بیت دیگر نیستانگارانه است. فقط حافظ توانسته این کار را انجام دهد؛ اما بهرغم تفاوتها در هر بیت، شاهد یکدستی هم در غزلش هستیم. جذابیت و رمزآمیز بودن حافظ به همین دلیل است. او در ادامه با تأکید بر اینکه فقط حافظ توانسته این کار را انجام دهد، گفت: بعد از حافظ و در دوره سبک هندی تقریبا همه شاعران همین کار را کردهاند و ابیاتشان الزاما به هم ربطی ندارد اما نتوانستهاند مانند حافظ فضای یکدستی به دست بیاورند؛ نه اینکه اصلا نتوانسته باشند اما مانند حافظ نتوانستهاند وجه عاطفی به شعر بدهند تا شعر یکدست و تأثیرگذار شود وگرنه صائب و کلیم و عرفی شاعران کوچکی نبودند اما این توانایی و یکدستی عاطفی را نداشتند و عجیب بودن حافظ در آن است. او در پاسخ به این پرسش که با توجه به وسواسی که برای انتشار این کتاب دارد، انتظار مخاطبان چه زمان به سرانجام میرسد، گفت: خودم دلم میخواهد هرچه زودتر کتاب تمام شود. عید سال گذشته، به ناشر گفته بودم دیگر میتواند شروع به چاپ کند اما قبل از چاپ، دو نسخه به من بدهد تا نگاهی به آن بیندازم و کتاب را دوباره نگاه کنم. ناشر هم کتاب را چاپ کرد و همان نگاه دوباره باعث شد یکسال دیگر هم بر روی کتاب کار کنم. دقیقا نمیدانم نسخه نهایی را چه زمانی به ناشر خواهم داد. شمس لنگرودی در ادامه خاطرنشان کرد: برای من کتاب حافظ، فقط کتاب نیست بلکه یکجور زندگی کردن با خودم از طریق حافظ است. شاید اینطور بگویم، بهتر باشد زیرا هربار که کتاب حافظ را باز میکنم، نکته جذابی در آن میبینم، هر دفعه که این کتاب را باز میکنم شعرها بر من اثر عاطفی قویای میگذارد بنابراین دارم با آن زندگی میکنم و نمیدانم کی تمام میشود. البته این را هم بگویم هرروز بر روی این کتاب کار نمیکنم. هیچگاه بر روی هیچ کاری متمرکز نمیشوم. دو سه ماه است سراغش نرفتهام، هرگاه خلوتی پیدا کنم و تمرکز دیگری بر روی آن بگذارم فکر کنم سهچهار ماه دیگر تمام شود. شمس لنگرودی بر اساس کتاب «درک من از درک حافظ و زییاییشناسی او»، تصحیحی از «دیوان اشعار حافظ» را هم در سال 1403 در نشر نگاه منتشر کرده است. او در پیشسخن این تصحیح نوشته است: «در کتاب «درک من از درک حافظ و زیباییشناسی او» که در موسسه انتشاراتی نگاه در دست انتشار است به تفصیل درکم را از حافظ و شعر او شرح دادهام. بر اساس آن درک است که دیوان حاضر را تهیه کردهام. یعنی با در نظر داشتن درکم از درک حافظ نسبت به هستی و زیباییشناسی، از میان واژههای متفاوت در دیوانهای مختلف حافظ، واژههایی را برگزیدهام که بهزعم من به حافظ نزدیکتر است. با این اوصاف، کار من نه در عرصه پژوهشی، بلکه زیباییشناختی است؛ یعنی تمرکز من نه روی قدیمیتر بودن بلکه حافظانهتر بودن بوده است. البته گفته و ناگفته قصد بسیاری از پژوهشگران نیز همین بود ولی درکها و نگاهها و انگیزهها و راهبردهای متفاوت به نتایج متفاوتی میرسد؛ چنانکه درک من از درک حافظ بسیار متفاوت است از درک مثلا استاد پرویز ناتل خانلری؛ که در نتیجه ما را به گزینش واژههای متفاوت میرساند... نکته اصلی سخنم در کتاب «درک من از درک حافظ و زیباییشناسی او» این است که استفاده حافظ از تعابیر و تفاسیر و لحن و زبان و واژههای عرفانی الزاما دلیل بر عارف بودن نیست. مشغله حافظ شعر است و همه امور از جمله عرفان برای او محمل و امکانی برای از قوه به فعل درآودن شعر است. اعتبار حافظ، استعاری کردن همه امور در شگردهای نبوغآسای زبان است.» حافظخوانی محمد شمس لنگرودی را در این ویدئو بشنوید.
http://www.Yazd-Online.ir/fa/News/696719/با-حافظ-زندگی-میکنم
|