خبر یزد -

08:00 – 27 اسفند 1403
– بهنام صادقی بازیکن تیم تبریز و تیم ملی فلوربال اظهار کرد: من 13 سال ملی پوش هستم و از اول رشته فلوربال فعالیت کردم و هنوز هم هستم. همچنین در همه اردوهای تیم ملی و همه اعزامها بودم، اما در این سالها به ما هیچ کمکی صورت نگرفته است. ما حتی با هزینه اتوبوس رفت و برگشت خودمان به اردوها میرفتیم و سطح اردو از لحاظ اسکان و تغذیه خیلی بی کیفیت بودند.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
اکثرا ما هیچ حمایتی از سوی رئیس انجمن نشدیم و در این سالها هیچ گونه توپ و چوب و ابزار بازی نداشتیم. البته امکانات خیلی محدود بود به حدی که در اردوی تیم ملی 30نفره فقط 10تا توپ داشتیم. ابزار اهدایی فدراسیون جهانی فلوربال را به ما نمی دهند او افزود: من به عنوان ملی پوش چند بار خواستم در شهرستان خودمان، اکادمی راه اندازی کرده و پایه سازی کنم ، اما متاسفانه هیچ گونه ابزاری نداریم و در نهایت این اتفاق رخ نداد و نشد که رشته فلوربال را ترویج بدهیم. سالانه فدراسیون جهانی چوب و توپ برای فدراسیون تعیین میکند و میفرستند، اما متاسفانه آن ابزار به دست هیچ کسی نمیرسد و مشخص نیست این ابزار چی میشود! ما سالانه فقط یک مسابقات کشوری داریم، آن هم بدون برنامه ریزی و یک هفته مانده به مسابقه میگویند. هر وقت آقای دولو دلشان خواسته، نامه میزدند و هم چنین برای اعزامها یکی، 2 ماه مانده به مسابقات بدون هیچ گونه برنامه ریزی خاصی ما را به اردو دعوت میکردند که در کمترین زمان ممکن آن قدر فشار میآوردند که اکثر بچهها دچار آسیب میشدند. ما از سال96 به بعد هیچ گونه اعزامی نداشتیم و عمر ورزشی ما دارد هدر میرود. چه کسی مسئول هدر رفتن عمر قهرمانی ما هست؟
ما در یکی از مسابقات کاور به خاطر نداشتن لباس پوشیدیم بازیکن فلوربال گفت: ما به خاطر علاقه و افتخار آفرینی سال هاست، بدون هیچ گونه چشم داشتی داریم تلاش میکنیم، اما هیچ نتیجهای نگرفتیم، چون انحصاری کردن و نمیگذارند این رشته ورزشی رشد کند. ورزشی که در هیچ رده سنی بازیکن پایه نداشته باشد، به نظر شما پیشرفت میکند؟ در طول عمر فلوربال در استان تبریز فقط یک دوره مربیگری و داوری درجه 3 برگزار شده است. دیگر نه هیچ دوره دانش افزایی، نه سمینار و نه کارگاهی برگزار نشده است. من به شخصه چندین بار به آقای دولو گفتم چنان چه دوره مربیگری بین المللی یا کورس داوری برگزار بشود، اعلام کنند با هزینه شخصی میروم، اما متاسفانه هیچ خبری نشد. البته پسر خودش را به عناوین مختلف به فدراسیون جهانی فلوربال معرفی کرده و کرسی گرفتند. حتی نکته جالب این است که در مسابقات کاپ آسیایی تایلند، اسم من هم به اشتباه پشت پیراهنم چاپ شده بود. ما جز 2 دست لباس هیچ لباسی نداشتیم و در یکی از بازیها به دلیل ترکیب رنگ با تیم حریف و بی درایتی مسئول انجمن ما مجبور شدیم کاور بپوشیم. چه طور ممکن است، تیم ملی کشورمان اینجوری تحقیر بشود و این به خاطر مدیریت ضعیف در تیم ملی است.
من به خاطر هزینه اردوها در اسنپ کار می کنم او ادامه داد: من در آخرین اردوی تیم ملی، نفر اول اردو از لحاظ بدنی بودم که حین اردو دچار آسیب دیدگی از ناحیه زانوی شدم و تاکنون 25میلیون از جیب خودم هزینه کردم و هنوزم که هنوزه تحت درمان هستم. همچنین از طرف فدراسیون یا انجمن یک تماس نداشتند که حال بنده را جویا شوند. من از زندگی خودم به خاطر تیم ملی زدم و همه ما بچهها به نوعی زندگی خود را فدای تیم ملی کردیم، اما آخرشم هم هیچی نشد. ما میتونستیم خیلی بهتر از اینها باشیم و ایران پتانسیل خیلی بالایی دارد و تک تک بچهها میتوانند به عنوان لژیونر در تیمهای خارجی بازی کنند و در آن حد بازی خوبی میکنند، اما همه استعدادها سوخت و جوانی و زندگی ما هم رفت. ما از کار، زندگی، ازدواج، فرصت شغلی، موقعیتها و خیلی چیزها زدیم. من سال 96 قبل رفتن به اردوهای تیم ملی برای هزینه اتوبوس تراکت پخش میکردم و کارگری میکردم. هنوز که هنوزه من به خاطر اردوها در اسنپ کار میکنم که بدون هیچ گونه چشم داشتی برای پرچم عزیزمان ایران افتخار آفرینی کنم.
مسئولان ورزش صدای ورزشکاران مظلوم فلوربال را بشنوند صادقی در پایان گفت: در سال 96 مسابقات آسیایی تایلند، بنده به همراه پسر آقای دولو سال کنکورمان بود و این موضوع را با دولو مطرح کردم و ایشان گفتند کنکور یا مسابقات را انتخاب کنم که من به عشق فلوربال، مسابقات را انتخاب کردم، اما متاسفانه در زمان برگزاری مسابقات، پسر ایشان پساز انجام 2 بازی، 4 بازی باقیمانده مسابقات آسیایی را به علت کنکور ترک کرد و من آنجا دلم شکست. چرا بایدبین من و پسر رئیس انجمن تبعیض قائل شوند. مگر خون پسر ایشان از بقیه رنگینتر هست. در اردوی آخر تیم ملی که متاسفانه مسابقات ایندورگیمز لغو شد، اردوی اول تو شهر قم بود و تمام هزینهها با شهر قم بود. اردوی دوم در کمیته ملی المپیک و خوابگاه نصرت انجام گرفت و در مدت یک هفته اردو، شبی یک عدد موز به عنوان میان وعده یا غذا میدادند. حتی ما درخواست ریکاوری بدن رو داشتیم که باید به خاطر فشار تمرینات بالا به استخر برویم، اما میگفتند که پول بلیت استخر نداریم. حال جای سوال اینجاست که اگر کمیته ملی المپیک از این رشته حمایت کرده، آیا بودجه ایی بابت اردوها در نظر نگرفته حتی برای بلیت استخر؟ حرف آخرم این هست که کی جواب عمر هدر رفته ما ورزشکاران این رشته ورزشی را میدهد؟ از مسئولان فدراسیون انجمنهای ورزشی و وزارت ورزش میخواهم، صدای ما ورزشکاران مظلوم فلوربال رو بشنوند و رسیدگی کنند.
+
آخرین اخبار ورزشی را در جامعه ورزشی آفتاب نو بخوانید.
مارمولکبازی ساسی؛ تهدیدی خاموش برای نسل جوان بحران سرقت در ایران: ناامیدی شهروندان از عملکرد قانون بحران سرقت در ایران: ناامیدی شهروندان از عملکرد قانون آخوند بلاگر؛ حراج دین برای لایک و کامنت بیشتر! نستله و معمای سرمایهگذاری خارجی؛ فرصت یا تهدید برای اقتصاد ملی؟
http://www.Yazd-Online.ir/fa/News/703088/من-به-خاطر-حضور-در-اردوها-در-اسنپ-کار-می-کنم--مسئولان-ورزش-به-مشکلات-ما-رسیدگی-کنند