شهید شاخص جامعه ورزش و جوانان کشور در سال 1404معرفی شد
سیاسی
بزرگنمايي:
خبر یزد - خبرگزاری میزان –
به گزارش روابط عمومی سازمان بسیج ورزشکاران طی سنت انتخاب شهدای ورزشکار در هرسال و معرفی به جامعه ورزش و جوانان شهید علیاصغر حسینی محراب، قهرمان رشته کشتی به عنوان شهید شاخص جامعه ورزش و جوانان ورزش کشور در سال 1404 انتخاب شد. در ادامه به معرفی این شهید والا مقام و بخشی از وصیت نامه ایشان خواهیم پرداخت.
شهید علی اصغر حسینی محراب در تاریخ 15 مردادماه سال 1340 در فریمان مشهد متولد شد. وی تحصیلات خودرا تا پایان دبیرستان ادامه داد و اغلب به رشته ورزشی فوتبال میپرداخت.
کشف استعداد کشتی توسط هادی عامل
هادی عامل گزارشگر نام آشنای تلویزیون دردوران دبیرستان معلم ورزش ایشان بود ودرزمان ورزش متوجه میشود که این نوجوان توانایی خوبی برای کشتی دارد. اورا به باشگاه دعوت کرده وبا او کار میکند که همین موضوع باعث میشود این نوجوان تبدیل به یکی ازاستعدادهای مهم کشتی استان خراسان رضوی شود.
پهلوان بود، اما نه از آنها که میخواهند به هرقیمتی اول باشند وزور بازویشان را به رخ دیگران بکشند. وقتی به میدان میامد و حریف را ضعیف و تازه کار میدید خیلی به او ضربه نمیزد و مراعاتش را میکرد. هروقت حریفی را به زمین میزد میرفت با شوخی و نرمی از دلش در میاورد و نمیگذاشت ناراحت برود. با همین اخلاق وجوانمردی همه را شیفته خود کرده بود و خیلیها علاقهمند بودند با او دوست شوند.
علی اصغر تبدیل به یکی از کشتی گیران قهرمان استان خراسان رضوی شد و قهرمانی در استان را بدست آورد. اما همزمان با آغاز جنگ، ورزش کشتی و زندگی شخصی اش را رها کرده و به میدان نبرد با دشمن شتافت.
از آشنایی با شهید کاوه تا فرماندهی لشگر سیدالشهدا
او زمانی که وارد جبهه میشود یک بسیجی ساده است، اما توناییهای بالای او در مهارتهای رزمی موجب میشود که آرام آرام توسط شهید کاوه کشف شده و تا فرماندهی لشگر سید الشهداء پیش میرود.
شهید حسینی زمانی که درجبهه بود صاحب یک فرزند دختر شد وعلاقه زیادی به این دخترداشت. علیرغم محبت به فرزندش، شهید بارها گفته بود که آنقدرعلاقه به جبهه ورزمنده هایش دارد که دوست داردپیکرش برنگردد. این موضوع حتی دروصیت نامه اش نیز آمده است.
مسئولیتهای مهم در دفاع مقدس
معاونت اطلاعات تیپ ویژه شهدا- بنیانگذار تیپ انصار الرضا- فرمانده تیپ 88 انصار الرضا- فرمانده یگان دریایی لشگر 55 ویژه شهدا داشتند.
در نهایت پهلوان علی اصغر در تاریخ 30 بهمن ماه 1365 در منطقه عملیاتی کربلای 5 شلمچه شهرک الدویچی عراق بر اثر بمباران هوایی رژیم بعث به فیض شهادت نایل آمد.
بخشی از وصیت نامه شهید علی اصغر حسینی
بسم رب الشهداء والصدیقین
با سلام بر محمد (ص) و آل محمد (ص) و امام زمان و نائب بر حقش امام امت و شهدای به خون خفته انقلاب اسلامی.
اللهم اسالک ان تجعل وفاتی قتلاً فی سبیلک تحت رایه محمد نبیک مع ولیک صلواتک علیهما و اسالک ان تقتل بی اعدائک و اعداء رسولک.
خداوندا از تو خواهانم که مرگم را شهادت در راه خودت و تحت راهت و رسولت و در کنار اولیائت قراردهی از تو خواهانم که دشمنان خود و پیامبرت را به دست من نابود گردانی.
اینک به جبهه آمدهام و آماده حمله بر سپاه کافر میشوم نه برای انتقام بلکه به منظور احیاء دینم وتداوم انقلابم و سلامتی رهبرم و ادامه راه شهدا پای در چکمه میکنم و خدا را به یاری میطلبم و از او میخواهم که هدایتم کند و اکنون میروم تا به یاری خدا و رهبری مهدی موعود پرچم لا اله الا الله ومحمداً رسول الله را بر فراز قدس عزیز و کاخ سفید و کاخ کرملین و تمام بلاد غیر مسلمان بر افرازیم و دست از مبارزه نمیکشم تا آن روز را ببینم و اگر خداوند نظر لطفی به این بنده حقیر و ناتوانش داشته باشد و این فوز عظیم شهادت را دراین راه مقدس نصیبم کرد و آن هنگام است که از پیوستن قطرههای نا چیز خون سرخم بر دریای بیکران خون شهدا راهگشای عبور کشتیهای صدور انقلاب اسلامی این ثمره جوشش خون هزاران شهید و معلول و مجروح به دیگر محرومان جامعه بشری خواهم بود؛ وای کسانی که در مجلسهای روضه خوانی حسین با ریختن اشک فریاد بر میاورید کهای کاش من در صحرای کربلای حسین بودم و پسر پیغمبر را یاری میکردم، به هوش باشید که اگر لحظهای به خود نیایید دیگر تا ابد نخواهید فهمید، هر چه زودتر تصمیمت را بگیر، لکن اگر معتقد نیستی که تاریخ صدر اسلام تکرار شده، اگر نمیدانی که نشستن و سستی کردن در مورد جنگ چه با ضد انقلاب خدانشناس و چه با کافران بعثی خیانت به اسلام است، پس بدانای برادر و اگر میدانی حرکت کن، حرکت کن که لحظهای دیگر دیر است، هم اکنون تو در حیطه آزمایش باید اسلام را یاری کنی، امروز تمام کفار و منافقین چه شرق و چه غرب بر علیه اسلام و مکتب و شرف و انسانیت ما برخاستهاند بدانید اگر این نهضت خدای ناکرده شکست بخورد، همان طور که امام عزیزمان فرمود دیگر نمیتوانیم از اسلام اسمی ببریم و اگر پیروز شویم که میشویم و یقین داریم، برای ابد کفر و نفاق بر جای نخواهد ماند. وای مادر جان کفنم را بیاورید تا بپوشم که خون من بهتر از خون امام حسین (ع) و علی اصغر (ع) به خون خفته رنگینتر نیست.
به شرق و غرب بگویید اگر خانهام را به اتش بکشید، اگر گلولههای شما قلبم را سوراخ کند آرزوی کلمه ضعف و آرزوی فرو ریختن دینم را به گور خواهید برد و اگر پیکرم را زنده زنده پاره کنید اگر پاره تنم را بسوزانید باز صدایم را خواهید شنید که فریاد میزنم اسلام پیروز است، کفر و منافق نابود است.ای خدای مهربان دیگه خسته شدهام تا که باید زنده باشم و ببینم که بهترین یاران امام مثل بروجردی، ناصر کاظمی، علی قمی، امیر عباسی، ولی نژاد، یزدانی، کشمیری، منفرد در کنارم شهید میشوند و من دم نزنم، و همیشه این راه طولانی از جبهه تا خانه را میپیمایم، و در هر عملیاتی یاری را از دست دادن و حتی احمد پسر خواهرم که یاری با ارزش برای من در جنگ با ضد انقلابیون کافر بود شهید شد و من را تنها گذاشت.
پدر و مادر عزیزم از شما تنها خواهشی که دارم این است که شهادت را افتخاری بس بزرگ برای من بدانید و در شهادت من اشک نریزید، همانند امام که در سوگ فرزندش اشک نریخت و من را ببخشید، چون من فرزند خوبی برای شما نبودم و شماها رو همیشه اذیت میکردم.
برادران خوبم نمیدانم با چه زبانی از شما تشکر کنم به خاطر راهنمائی هایتان در زندگیام و هر چند که نمیدانم شهادت نصیبم میشود ولی همین قدر میدانم که در کنار فرزندان مظلوم امام که به خاطر اسلام شهید شدن هر چند که قلبتان گواهی نمیدهد، که شهادت من را بپذیرید ولی این خواست خداست و آرزوی من.
همان چند سال پیش که در خواب دیدم که برادر کاوه گفت برو وسائلت را جمع کن که برویم جبهه و یک روز بعد عازم جبهه کردستان شدهایم در پوست خود از خوشحالی نمیگنجیدم و همان وقت با خود عهد کردم یا زیارت کربلا یا شهادت.
خواهرانم، همسرم، دخترم زینب
شما باید همچون زینب دخت پیامبر این داغدیده صحرای سوزان و گرم کربلای حسینی از دست آوردهای انقلاب اسلامی دفاع کنید و شهادت من تاثیری بر روحیهی انقلابی شما عزیزان پیش نیاید و با گامهای استوار به جهان خواران شرق وغرب بفهمانید که مکتب اسلام تنها مکتب شهادت طلبی در راه خداست و در شهادت من اشکی نریزید و اگر میخواهد ریخته شود برای عزاداری، اما حسین علیه السلام بریزید که غریبانه سر از تنش جدا و اسب بر روی بدن مطهر اش تاختند و خانواده اش را به اسیری بردند پس صبور و بردبار باشید و هیچ وقت دست از مبارزه علیه استمار گران نکشید و در پایان، جسد من اگر به دستتان رسید در کنار شهدای گمنام در بهشت رضا دفن کنید؛ و اگر کسی از من طلب کار است بهش بدهید و هر کسی که از من طلبکار است مدیون است که از پدر یا برادرانم نگیرد و از مسئولین جمهوری اسلامی خواهش میکنم که مسئله کردستان را هر چه سریعتر رسیدگی نمایند و به قلب امام آرامش خاطر بدهند.
انتهای پیام/
-
چهارشنبه ۶ فروردين ۱۴۰۴ - ۱۲:۱۱:۲۱
-
۹ بازديد
-

-
خبر یزد
لینک کوتاه:
https://www.khabareyazd.ir/Fa/News/705299/