هنگامه به پا کرده کنون نام محمد(ص)
مقالات
بزرگنمايي:
خبر یزد - تسنیم /جمعی از شاعران کشور همزمان با فرارسیدن عید بشریت و انسانیت، عید مبعث تازهترین سرودههای خود را به پیامبر مهربانی و دوستی، حضرت محمد مصطفی(ص) تقدیم کردند. تعدادی از این شعرها را میتوانید در ادامه بخوانید:
محمدعلی یوسفی:
تا محمد به جهان سلسله جنبان شده است
عالم از خُلق خوشش مثل گلستان شده است
مردی از غار حرا آمده پایین، او کیست؟
مکه از مقدم او مُلک سلیمان شده است
این چه عطری است که از غار حرا میآید
بوی احمد همه جا رایحه جان شده است
چو شنیده است خدیجه خبر مبعث را
چهرهاش مثل علی چهره خندان شده است
تا محمد خبر از مکتب اسلام آورد
پایه شرک پر از رعشه و لرزان شده است
بی هوادار شدند لات و منات و عزّیٰ
هبل از بعثت او بی سر و سامان شده است
رجب از بعثت او حُسن ختامی دارد
عید مبعث شعرا، مطلع شعبان شده است
او طبیب دل پر درد مسلمانان است
دردها با نفسش یک سره درمان شده است
حرم مطهر رضوی میزبان سلسله جشنهای عید مبعث میشود
***
زهرا محدثی خراسانی:
«خوب شد که آمدی»
قرن
قرن جهل
روزگار
روزگار دشمنی
در دل سیاه شهر
بینشانه بود
معنی فروتنی ظلم بود و ظلم بود و ظلم
رنج بود و رنج بود و رنج
درد بود و رخوت و شکست
در چنین فضای سرد و تیرهای
حلقههای مهر و دوستی ز هم گسست دختران
شور زندگی نصیبشان نبود
هیچگاه
هیچکس به یاد ظلمت غریبشان نبود
زیستن میان خاک
بخت دختران
در میان خاک
جان سپردن و رها شدن
باور تمام ظالمان
حال و روز ما بدون تو
میگذشت این چنین
خوب شد که آمدی محمد امین!
***
عاطفه جوشقانیان:
لبخند زد، زمین و زمان آفریده شد
خوشحالتر شد و هیجان آفریده شد
چرخید سمت راست و چپ، شرق و غرب شد
آری افق کران به کران آفریده شد
این بی کرانه کیست که از آبروی او
یکباره آبهای روان آفریده شد؟
تا لایق جلال قدمهای او شود
با اینهمه شکوه، جهان آفریده شد
وقت نماز بود، غروب حجاز بود
رو کرد سوی قبله، اذان آفریده شد
نامی بلند بر لبش آورد: یاعلی
قلب آفریده شد، ضربان آفریده شد
آری محمد است -درود خدا به او-
تا مدح او کنیم، زبان آفریده شد
***
نیره جهانشاهی:
هنگامه به پا کرده کنون نام محمد
نوشیدِ فلک جرعهای از جام محمد
مهری که زده خیمه به صحرا دل ما
خوشبو شده از عطر دلآرام محمد
آن طائر قدسی که رها گشته ز هر بند
آرام گرفته به لب بام محمد
نوری که تراویده ز خُمخانه لولاک
از روز ازل حل شده در کام محمد
چون پیک بهاری که کند زنده جهان را
در صور دمید " alt="خبر یزد" width="100%" />
در عطر گل سرخ عیان شد رخ ماهش
گلشن شده سیمای گلاندام محمد
بازار بتان را نشکست چهره یوسف
بیرنگ شد از چهره آرام محمد
لطفی اگرم هست در این بارگه انس
جمله بود از بخشش و انعام محمد
بی عشق علی مهر محمد همه حرف است
شد غربت او چشمه آلام محمد
-
سه شنبه ۹ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۲:۵۶:۰۳
-
۱۲ بازديد
-
-
خبر یزد
لینک کوتاه:
https://www.khabareyazd.ir/Fa/News/695360/